غور افغانستان؛ زندگی و مرگ در یک ایستگاه

 جفت نوزاد پریزاد چند روز در شکمش مانده بود و نبود دستکش در شفاخانه سبب شده بود دکتران نتوانند آن را از شکمش بیرون کنند.
توضیح تصویر، پریزاد مادر پنج فرزند از ولایت غور
    • نویسنده, محجوبه نوروزی
    • شغل, بی‌بی‌سی

در دل رشته‌کوه‌های سربه‌فلک‌کشیدهٔ غور، جایی که جاده‌های خاکی و پرچاله هر سفر را به آزمونی جان‌فرسا بدل می‌کند، تنها دو پزشک زن بار سلامت بیش از یک‌ونیم میلیون نفر را به دوش می‌کشند.

غور ولایتی است محصور میان کوه‌ها، با روستاهای پراکنده‌ای که فقر و دوری راه، درمان را به رؤیایی دور بدل کرده‌اند.

در مرکز این ولایت، بیمارستان فیروزکوه با ساختمانی رنگ‌پریده در میان حیاطی با چند درخت، تنها امید بیماران است؛ شفاخانه‌ای با منابع اندک و فشار کاری بی‌پایان.

زنانی که باردارند، ساعت‌ها در مسیرهای سنگلاخی می‌پیمایند تا به اینجا برسند؛ سفری که برای برخی مرز میان مرگ و زندگی است.

به گفته مسئولان، روزانه نزدیک به ۱۵۰ زن به این بیمارستان مراجعه می‌کنند.

در راهروهای باریک و کم‌نور، بیماران به سوی اتاق‌هایی هدایت می‌شوند که تخت‌های فلزی فرسوده با ملحفه‌های کهنه ردیف شده‌اند.

در بخش زایمان، نه تجهیزات کافی است و نه فضای خصوصی برای مادران.

این‌ شفاخانه،  مرکز ارجاعی اصلی برای تمام ولایت است. شفاخانه‌ای با کمبود منابع، کمبود نیروی انسانی و فشار بی‌پایان کاری.
توضیح تصویر، شفاخانه مرکزی ولایت غور

این شفاخانه تنها دو متخصص زنان دارد؛ دکتر خاطره جهش، سرطبیب بخش و دکتر نسرین لعلزاد. هر دو در اواخر بیست‌سالگی هستند. خاطره ۹ سال است در این بیمارستان کار می‌کند ونسرین فقط یک‌ونیم سال. هرچند تجربه‌ کاری کوتاهی دارد اما بار سنگین کار را به دوش می‌کشد.

دکتر لعلزاد می‌گوید: «روزهایی هست که ۲۴ ساعته کار می‌کنیم. ۵۰ تا ۶۰ زن را در یک روز می‌بینیم و باز هم کافی نیست.»

آمبولانس‌های فرسوده با تکان‌های پی‌درپی از میان دست‌اندازها عبور می‌کنند و در حیاط کوچک بیمارستان توقف می‌کنند.

همراهان بیماران زیر آفتاب، پلاستیک‌های دارو در دست، چشم به در دوخته‌اند. مردان اجازهٔ ورود به بخش زنان ندارند و روی نیمکت‌ها منتظر می‌مانند.

دکتر خاطره با چشمان سیاه و درشت که از پس ماسک و روسری مشکی نمایان است، می‌گوید: «۱۳ پست خالی داریم. اگر پزشکان زن بیشتری استخدام شوند، می‌توانیم نفس تازه کنیم.» او با خستگی، جفتی دستکش پیدا می‌کند و به بیماران سر می‌زند.

سپس می‌گوید: «همین ماه گذشته، دو زن باردار با فشار خون بالا، بعد از ۴۸ ساعت مراقبت جان دادند. خیلی وقت‌ها مادران وقتی می‌رسند که دیگر دیر شده است و جنین پیش از رسیدن به بیمارستان مرده.»

خاطره جهش سرطبیب بخش زایمان است.
توضیح تصویر، دکتر خاطره جهش

در کنار این دو پزشک، بیش از ۱۶ قابله بار اصلی کار را بر دوش دارند.

مردی با ریش مشکی و عمامهٔ تیره، بی‌صدا کنار در ایستاده است. می‌گوید همسرش همان روز زایمان کرده، اما نوزادشان مرده است.

«دیر رسیدیم. قابله‌ها خیلی تلاش کردند، اکسیژن تمام شده بود و ناچار شدند از بیماران دیگر قرض بگیرند اما تا اکسیژن رسید، طفل جان داد.»

چنین داستان‌هایی در اینجا فراوان است. پریزاد، مادر پنج فرزند، می‌گوید: «پلاسنتا در شکمم مانده، اما دکتران دستکش ندارند آن را بیرون کنند.»

گل‌باغ، مادر شش فرزند که خودش می‌گوید ۳۰ ساله است، برای اولین بار پس از خونریزی شدید به این بیمارستان آورده شده: «سه بار سقط کرده‌ام. در منطقه ما آب نیست، از راه دور و در بشکه‌های سنگین آب می‌آوریم. فکر می‌کنم همین باعث شده بچه‌ام را از دست بدهم.»

دکتر نسرین، با لحنی آرام و صمیمی با تایید حرف‌های پریزاد می‌گوید: «برای انجام یک معاینه از دامن باید نسخهٔ دستکش بنویسم. اقتصاد بیماران خیلی ضعیف است و بیشترشان توان خرید دارو و سایر تجهیزات را ندارند.»

یکی از دو دکتر متخصص ولادی و نسایی در غور
توضیح تصویر، دکتر نسرین لعلزاد

بر اساس آمار سازمان ملل، افغانستان با ۶۳۸ مرگ مادر در هر ۱۰۰ هزار تولد زنده، یکی از بالاترین مرگ‌ومیر مادران در جهان را دارد.

سازمان ملل هشدار داده است که ممنوعیت آموزش پزشکی برای زنان، آیندهٔ حرفهٔ قابله‌گری و کیفیت مراقبت از مادران را به خطر انداخته است.

در گزارشی تازه آمده است که این محدودیت‌ها زنان را به فضاهای خصوصی منحصر کرده و حتی جان آنان را تهدید می‌کند.

حکومت طالبان می‌گوید مخالف تحصیل دختران در رشته پزشکی نیست ولی درجستجوی یافتن «یک راه حل شرعی» برای ادامه آموزش دختران است.

برآوردها نشان می‌دهد اگر این روند ادامه یابد، تا سال ۲۰۲۶ مرگ‌ومیر مادران ممکن است تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کند. طالبان اما می‌گویند «حقوق زنان در افغانستان تضمین شده است.»

گل‌باغ مادر شش فرزند است و فکر می‌کند ۳۰ ساله است و از کم‌خونی و فشار پایین شکایت دارد
توضیح تصویر، گل‌باغ برای سومین بار سقط کرده است.

دکتر خاطره و دکتر نسرین از جامعهٔ جهانی و نهادهای امدادرسان خواسته‌اند که هرچه سریع‌تر به یاری این بیمارستان به‌ویژه بخش زنان و زایمان آن بشتابند تا بتوان از مرگ‌ومیر بیشتر مادران و نوزادان پیشگیری کرد.

دکتر خاطره گفت: «نیاز فوری ما دارو و تجهیزات پزشکی است. ما اکنون تحت حمایت هیچ موسسه و یا سازمانی نیستیم. حکومت تا حد توان کمک می‌کند، اما کافی نیست.»

پس از بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، بسیاری از نهادهای امدادرسان افغانستان را ترک کردند و باقی‌ماندهٔ آن‌ها بیشتر بر کمک‌های فوری متمرکز شده‌اند.

در این بخش تنها دو دکتر متخصص زن کار می‌کنند و روزانه بین ۵۰ تا ۶۰ مریض می‌بینند.
توضیح تصویر، بخش نسایی و ولادی بیمارستان مرکزی ولایت غور

با وجود این دشواری‌ها، دکتر خاطره و دکتر نسرین همچنان قلب تپندهٔ این شفاخانه‌اند؛ زنانی که شبانه‌روز در کنار بیمارانشان می‌مانند. آنها جان زنانی مانند گل‌باغ، پریزاد و دهها زن دیگر را هرروز نجات می‌دهند.

پیش از ترک بیمارستان، دیدم که از تختی به تخت دیگر می‌رفتند، پرونده‌ها را ورق می‌زدند و آرام با مریضان صحبت می‌کردند؛ بی‌وقفه، بی‌توقف.

بیرون، زنی با شوهرش بر موتور نشسته بود، بسته‌ای کوچک را در آغوش داشت. نمی‌دانستم نوزاد بود یا پیکر بی‌جان.

در غور، زندگی و مرگ شانه‌به‌شانه حرکت می‌کنند و در دل این تاریکی، دو زن هنوز چراغی روشن نگه داشته‌اند.