کلابهای خاموش؛ سرکوب جامعه الجیبیتی در روسیه پس از جنگ اوکراین

منبع تصویر، Getty Images
- نویسنده, آناستاسیا گولوبوا
- شغل, بخش روسی بیبیسی
صبح روز بعد از هالووین، کیریل در حالی که فقط یک پیراهن و کفش پاشنه بلند پوشیده بود، از سلول پلیس بیرون آمد و به سرمای گزنده یاروسلاول قدم گذاشت. او نه پولی در جیبش داشت و نه تلفنی که بتواند تاکسی بگیرد.
کیریل که یک درگکوئین حرفهای است، سه ساعت از مسکو سفر کرده بود تا در یک مراسم خداحافظی در کلاب همجنسگرایان این شهر، برنامه اجرا کند؛ کلابی که قرار بود به زودی تعطیل شود. اما نیروهای ویژه پلیس، موسوم به «اومون»، تصمیم گرفتند به این مهمانی هجوم ببرند. در حالی که یک هنرمند دیگر در حال اجرای آهنگی از گروه مشهور «لنینگراد» بود و میخواند: «تو زیبا هستی، مانند عیسی»، پلیس به کلاب یورش برد و حاضران را کتک زد.
آنها اجراکنندگان و برگزارکنندگان را دستگیر کردند و به پاسگاه پلیس بردند؛ بدون اینکه اجازه دهند آنها آرایش خود را پاک کنند یا لباسهای معمولی به تن کنند. پلیس آنها را تا ساعت ۹ صبح نگه داشت و مورد بازجویی قرار داد و تلفنهایشان را بررسی کرد. کیریل میگوید: «میخواستند بدانند کجا درس خواندهایم، کجا کار میکنیم و چرا لباسهای«زنانه» به تن داریم.»
یک ماه بعد، قاضی در حکمی ۱۵ دقیقهای کیریل را به پرداخت ۵۰ هزار روبل (معادل ۵۰۰ دلار) محکوم کرد. بیبیسی قصد داشت دوباره با او صحبت کند، اما او پس از دریافت حکم، حساب تلگرام خود را حذف کرد.
از یک زاویه، کریل خوششانس بود که با اتهام کیفری مواجه نشد. از زمانی که دادگاه عالی روسیه «جنبش جهانی الجیبیتی» را ممنوع اعلام کرد، صاحبان و کارکنان کلابهای همجنسگرایان در چهار شهر روسیه تحت تعقیب قرار گرفتهاند. این اتفاق علیرغم آن رخ میدهد که چنین سازمانی در واقع وجود ندارد.
یوگنی اسمیرنوف، وکیل گروه حقوق بشر «دپارتمان یک»، میگوید نیروهای امنیتی وجود بارهای مخصوص همجنسگرایان را غیرقانونی میدانند.

منبع تصویر، Getty Images
به نظر میرسد که مردم عادی به طور فعال حداقل در برخی از این یورشها نقش دارند. حداقل در دو مورد، در اورنبورگ و چیتا، اعضای جنبش ملیگرای جامعه روسیه (روسکایا اوبشچینا) در کنار نیروهای امنیتی در این جستجوها شرکت داشتند، در حالی که در کیروف، یک نشریه محلی مرتباً در مورد کلاب الجیبیتی مطلب نوشته است.
اولین پرونده «افراطگرایی دگرباشان جنسی» در ماه مارس با یورش پلیس به پوز، کلابی در اورنبورگ، نزدیک مرز روسیه با قزاقستان، آغاز شد. صاحب باشگاه متهم و به بازداشتگاه فرستاده شد. او در تابستان اجازه گرفت در حصر خانگی قرار گیرد. پاییز سال پیش، صاحبان باشگاهها و برگزارکنندگان رویدادها در چیتا، کیروف و ورونژ هم متهم شدند.
کلابهایی که یکباره تغییر کردند
بسیاری از باشگاهها برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن، تغییرات چشمگیری ایجاد کردهاند. یک کلاب در یک شهر مرکزی روسیه، رسماً دیگر خود را باشگاه همجنسگرایان نمیخواند. آنها تمام نمادهای الجیبیتی و تجهیزات بیدیاسام خود را از بین بردند، عکسها را از دیوارها برداشته و اتاقهایی را در کلاب که مشتریان از آن برای سکس استفاده میکردند، تخریب کردهاند.
تنها چیزی که باقی مانده بود نمایش درگ بود. اولگ، یکی از کارمندان بار، میگوید: «حالا این نمایشها به عنوان شوهای طنز یا تئاتر شناخته میشوند.»
اما پس از حمله اخیر، مدیریت کلاب تصمیم گرفت که شرایط حتی برای اجرای درگکوئینها نیز امن نیست. به هنرمندان پیشنهاد شد به جای لباسهای زنانه، لباسهای مردانه بپوشند. میخائیل، یکی از کارکنان این کلاب میگوید: «افرادی که قبلاً لباس زنانه میپوشیدند و آرایش میکردند، حالا ریش میکشند و نمایشی به شدت مردانه اجرا میکنند.»

منبع تصویر، Getty Images
الکساندر ویلتونوف که برای سالیان زیاد در کلابهای مسکو کار کرده، میگوید بسیاری از کلابها در سراسر روسیه از این روشها برای جلوگیری از تعطیلی استفاده کردهاند. بهعنوان مثال، یک باشگاه در شهری که یک میلیون جمعیت دارد، نام خود را تغییر داد، هنرمندان زن استخدام کرد و فقط به مردان اجازه داد در نقش مردان دیگر یا در لباسهای عجیبوغریب اجرا کنند. در سراسر روسیه، هنرمندانی که پیش از این نقشهایی مانند لیدی گاگا را اجرا میکردند، حالا به تقلید از خوانندگان مشهور روسی مانند والری ملادزه و فیلیپ کرکوروف میپردازند.
در باری که اولگ در آن کار میکند، تصمیم به حذف هر چیزی که میتوانست مشکلساز باشد، نتیجه داده است.
شبی در ماه اکتبر، مأموران پلیس به داخل کلاب یورش بردند و شروع به کوبیدن افراد به زمین و گرفتن عکس از مدارکشان کردند. به گفته میخائیل یکی از مأموران در جستجوی اتاقهای تاریک فریاد میزد: «مردم کجا (رابطه جنسی دارند).»
پلیس به زنان حاضر در کلاب گفت که آنجا را ترک کنند و سپس به فیلمبرداران اجازه ورود داد. اولگ، یکی از کارکنان میگوید: «آنها این کار را کردند تا این تصور را ایجاد کنند که فقط مردان در آنجا بودند.»
اما دوربینها هیچ چیز غیرعادی پیدا نکردند. چند ویدئو و عکس از مردانی ترسیده در کلاب در تلگرام منتشر شد. در پایان یورش، کارکنان گفتند پلیس از اینکه چیزی پیدا نکرده بود، ناراحت بود، نه پرچم الجیبیتی و نه مواد مخدر. نمایشهای آن شب هنوز شروع نشده بودند، بنابراین درگکوئینهایی که قرار بود اجرا کنند، لباسهایشان را به تن نکرده بودند. اولگ میگوید: «پلیسها به طرز دیوانهواری عصبانی بودند که زنان زیادی در کلاب بودند و مرتباً میپرسیدند: (همجنسگراها) کجا هستند؟ من گفتم: چرا فکر کردید که اینجا همجنسگراها هستند؟»
پلیس حتی سعی کرد از نگهبان کلاب کمک بگیرد و از او پرسید آیا مردان همجنسگرا به آنجا میآیند یا نه. اولگ میگوید: «او پاسخ داد که چطور باید فقط با نگاه کردن به یک نفر بفهمد که او همجنسگرا است یا نه.»
به گفته میخائیل پلیس تمام کارکنان کلاب را به پاسگاه پلیس برد، اما هیچ سوالی درباره جزئیات از آنها نپرسیدند. میخائیل میگوید: «در بازجویی من، یک مأمور به دیگری گفت: چرا اینقدر کم سؤال میپرسی؟ ما آنها را اینجا آوردیم که فقط این را بپرسیم؟ سپس از ما خواستند گوشیهایمان را باز کنیم و چند مورد را عکس گرفتند، اما ما قبلاً تمام مکالمات کاری را از روی گوشیها پاک کرده بودیم.»
در نهایت، کارکنان کلاب بدون هیچ اتفاقی آزاد شدند. فقط چند نفر به خاطر ناسزاگویی یا سیگار کشیدن جریمه شدند. اولگ میگوید: «آنها نمیدانستند در نهایت با ما چه کنند. ما مجبور شدیم توضیحاتی روی یک کاغذ کوچک بنویسیم که هیچ گونه معنای قانونی نداشت. مطمئنم که آنها مستقیماً این برگهها را در سطل زباله انداختند.»

منبع تصویر، Getty Images
به گفته ویلتونوف، برخی کلابها فراتر از اقدامات کلاب اولگ رفته و دیگر بهعنوان کلابهای همجنسگرایان فعالیت نمیکنند. آنها با نیروهای امنیتی توافقهایی خاص کردهاند تا کسب و کار خود را نجات دهند. ویلتونوف میگوید: «آنها کلاب و کسب و کار شما را رها میکنند و شما گرایش جنسی خود را به جای دیگری میبرید و دیگر بهعنوان یک کلاب همجنسگرایان معرفی نمیشوید. حالا شما فقط یک کلاب هستید.»
برخی دیگر از تمهای ملیگرایانه استفاده میکنند تا نشان دهند که «ما همه کارها را درست انجام میدهیم.» ویلتونوف میگوید این کلابها، آهنگهای میهنپرستانهای مانند «مادر زمین» (ماتوشکا زملیا) را اجرا میکنند و حتی به تقلید از خوانندگان ملیگرای مشهور و حامی سرسخت جنگ مانند «شمن» میپردازند.
«همه چیز تاریک شد»
اولگ، میخائیل و ویلتونوف میگویند که مشتریان و هنرمندان درگ از رویکرد جدید ناراضی هستند. تعداد افرادی که به کلابها میروند، با انتشار بیشتر داستانهای مربوط به یورشها، بهطور مداوم کاهش یافته است. میخائیل میگوید: «مشخص نیست که حالا چطور میتوان مردم را به اینجا کشاند، چون همه به خاطر جو، درگکوئینهای خندهدار و نمایشهای موسیقی میآمدند. حالا ما سالن اصلی را بستهایم چون مردم خیلی کم شدهاند و دیگر دلیلی برای باز کردن آن وجود ندارد.»
اولگ میگوید حرفه درگ در روسیه حالا در حال نابودی است و یورشها «آن را از بین بردهاند». برخی از بهترین هنرمندان روسیه را ترک کردهاند و دیگر هنرمندان مشهور از اجرای نقش امتناع کردهاند. هنرمندانی که همچنان اجرا میکنند، اغلب درست پیش از شروع اجرا میآیند و بلافاصله پس از پایان اجرا میروند. اولگ میگوید: «این افراد بیش از ۱۰ سال اجرا کردهاند و بهعنوان هنرمند رشد کردهاند. این شغل آنها بود و سپس همه چیز در یک لحظه تاریک شد.»
درگکوئینهایی که در روسیه باقی ماندهاند مجبور شدهاند حسابهای کاربریشان را در رسانههای اجتماعی پاک یا تعطیل کنند و اکنون میگویند آنها درگکوئین نیستند بلکه «هنرمندان یک ژانر خاص، بازیگران یا تقلیدکارها» هستند. بسیاری دیگر بهطور کامل از اجرا دست کشیدهاند؛ بهویژه پس از یورش به یک کلاب در ورونژ که گزارش شده بود یکی از مشهورترین هنرمندان درگ روسیه، زازا ناپولی، در آن اجرا داشته است.
اما برخی همچنان اجرا میکنند و خطر میپذیرند، زیرا این کار منبع اصلی درآمد آنهاست. صاحبان کلابها نیز همین ریسک را میپذیرند، به امید اینکه نیروهای امنیتی سراغ آنها نیایند و بتوانند بارهای خود را باز نگه دارند. ویلتونوف میگوید: «جهان درگ کاملاً بر اساس اشتیاق اداره میشود. کلابها برای هنرمندان لباس، کلاهگیس و وسایل ضروری را نمیخرند. آنها از جیب خودشان خرج میکنند، و بسیاری از هنرمندانی که جریمه شدهاند، راهی برای پرداخت آن ندارند.»
ویلتونوف خودش تصمیم گرفته است دیگر به کلابهای همجنسگرایان نرود. او میگوید: «در حالی که روی زمین افتاده بودم و تحت خشونت نیروهای امنیتی قرار گرفته بودم، متوجه شدم که نمیخواهم زندگیام را به خطر بیندازم. این موضوع از نظر روانی مرا شکست.» او افزود: «نه فقط پلیس، بلکه ملیگرایان میتوانند به هر کلابی حمله کنند.»
اولگ میگوید: «همه میگفتند که اهمیتی نمیدهند ما چه میکنیم، تا زمانی که پشت درهای بسته باشد. اما حالا حتی اجازه نداریم پشت آن درهای بسته وجود داشته باشیم.»
میخائیل گفت: «کلابهای ما پیش از این جزیرهای از امنیت، شادی و یک شب کارناوال بیپایان بودند. حالا فقط اندوه باقی مانده است.»
اطمینان از عضویت در سازمانی که وجود ندارد
اطلاعات کمی درباره پروندههای کیفری در حال جریان وجود دارد، زیرا هنوز هیچکدام به دادگاه نرسیدهاند. نام متهمان علنی نشده است و به جز اخبار مربوط به باز شدن پروندهها، تقریباً هیچ اطلاعاتی درباره آنها وجود ندارد.
استانیسلاو سلزنف میگوید: «مقامات مجبور خواهند بود ثابت کنند که ماهیت اصلی اقدامات مطابق با پارادایمی است که دادگاه عالی آن را ساخته است.» او افزود: «بدیهی است که هیچ سازمان الجیبیتی متمرکزی وجود ندارد. تاکنون هیچکس، به جز کارمند وزارت دادگستری که دادخواست به دادگاه عالی ارائه داده است، این سازمان مخفی را ندیده است.»

منبع تصویر، Getty Images
تصمیم دادگاه که در نوامبر سال گذشته گرفته شد، میگوید جنبش الجیبیتی «ایدئولوژی شکستن ارزشهای سنتی» را تبلیغ میکند. دادگاه تصدیق کرد که این «جنبش» در روسیه «غیرمتمرکز» است، اما گفت سازمانها و فعالان فردی رهبران «سلولها» هستند.
سلزنف معتقد است که مقامات نمیدانند چگونه با پروندههای «افراطگرایی الجیبیتی» برخورد کنند زیرا این پروندهها درباره سازمانهایی هستند که وجود ندارد و نمیتوانند عضویت را با استفاده از الگوهایی مشابه پروندههای مربوط به شاهدان یهوه یا تیم ناوالنی ثابت کنند. او میگوید از آنجا که دادستانها و دادگاهها دوست دارند کار خود را بر اساس پروندههای مشابه بنا کنند، احتمالاً تحقیقات و محاکمهها به سرعت پیش نخواهد رفت تا زمانی که یک پرونده نمونه داشته باشند که بتوانند از آن پیروی کنند.
پس از تصمیم دادگاه عالی تاکنون دهها یورش به کلابهای الجیبیتی صورت گرفته است، اما مشخص نیست که چگونه افراد مجازات میشوند. برخی با اتهامات کیفری و برخی دیگر، مانند کریل، به دلیل «تبلیغ الجیبیتی» جریمه میشوند.
اسمیرنوف گفت: «همان اقدام ممکن است در اورنبورگ اتهام کیفری داشته باشد اما در کورسک به اتهامات اداری منجر شود. نحوه فرمولبندی قانون به گونهای است که نمیتوان محدودیتهای آنچه مجاز است را مشخص کرد.»
بیبیسی با استفاده از دادههای سایت خبری مستقل«او وی دی اینفو» دریافت که حداقل ۲۰ پرونده مربوط به تبلیغات الجیبیتی وجود داشته است.
این پروندهها بسیار متفاوت هستند. گاهی اوقات، نیروهای امنیتی به مهمانیهای خصوصی حمله میکنند؛ مانند یک مهمانی که در آن نوجوانی با رژ لب دیده شده است یا ویدئویی از یک جشن تولد ۱۴ سال پیش که در آن یک زن، میزبان جشن را روی لب میبوسد. در موارد دیگر، افرادی به دلیل بوسیدن در ملأ عام یا به خاطر عکس گرفتن در کنار شریک زندگیشان مورد هدف قرار گرفتهاند.
جریمههایی جداگانه برای استفاده از یک «نماد افراطگرایی» یعنی پرچم رنگینکمانی نیز صادر شده است. مرکز سووا که تحقیقاتی درباره افراطگرایی و بیگانههراسی در روسیه انجام میدهد، ۳۶ مورد از این قبیل را ثبت کرده است که بیشتر آنها مربوط به جریمههایی برای به اشتراک گذاشتن تصاویر رنگینکمان به صورت آنلاین بوده است.
اسمیرنوف میگوید که وزارت کشور روسیه و افاسبی از یک برنامه ویژه برای جستجوی این تصاویر آنلاین استفاده میکنند. همین برنامه ممکن است شرح یک پرونده عجیب باشد که در آن پلیس گزارشی درباره یک کشیش پروتستان تنظیم کرد. این کشیش شش سال پیش نقل قولهایی از کتاب مقدس درباره گناه بودن همجنسگرایی را همراه با تصویری از پرچم رنگینکمان و عنوان «بیایید درباره همجنسگرایی صحبت کنیم» منتشر کرده بود.
در حالی که این پروندهها تاکنون بر پرچم رنگینکمان متمرکز بوده است، اسمیرنوف معتقد است مقامات ممکن است مداخلات خود را با استفاده از روش مشابه مورد ناوالنی تشدید کنند، روشی که حتی حرف «ن» بهعنوان یک نماد افراطگرایی تلقی شد. او گفت: «نمیتوان احتمال داد که اوضاع در آینده به همین سمت پیش نرود.»
اما در حالی که نهادهای الجیبیتی در سراسر روسیه در برابر سرکوبهای سختتر و سختتر تسلیم میشوند، برخی همچنان مقاومت میکنند. میخائیل حتی پس از یورش همچنان در کلاب همجنسگرایان کار میکند و آن را بهعنوان «اعتراض خاموش و اقدامی مدنی» ادامه داده است.
او اضافه کرد: «من تا جایی که بتوانم اینجا کار خواهم کرد. میخواهم به افرادی مانند خودم کمک کنم که جایی برای تفریح داشته باشند و احساس انسان بودن کنند.»
*برای حفظ امنیت مصاحبهشوندگان، نامهای همگیشان در این گزارش تغییر داده شدهاند.














